در این پست تصمیم گرفتم حالا که صدای دلنشین ربنای شجریان رو که انصافا بدون اون افطار نمیچسبه رو دیگه از رادیو و تلویزیون پخش نمیشه هم اذان موذن زاده اردبیلی و هم ربنای استاد شجریان رو قرار بدم تا دوستانی که میخوان برای ماه رمضان از این دو اثر گرانبها استفاده کنن به این آثار دسترسی داشته باشن و لذتشو ببرن .
پیشا پیش فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رو به همه مسلمانان جهان تبریک عرض میکنم و امیدوارم همگی ما از الطاف این ماه پر برکت استفاده کنیم .
دانلود ربنا
دانلود اذان
مصاحبه استاد در مورد ربنا
تابستان سال 1358 محمدرضا شجریان در استودیو، ربنا را بدون تکرار در ضبط خواند تا مشقی برای هنرمندان شود، اما این اثر بدون اجازه استاد آواز ایران به پخش رسید، اثری که در 32 سال اخیر بهراحتی جای خود را در دلهای مردم پیدا کرد و امروز بهعنوان اثری ماندگار شناخته میشود.
فرارسیدن ماه مبارک رمضان فرصتی شد تا سخنان استاد شجریان را درباره شکلگیری این اثر، احساس او در سالهای بعد از ضبط آن، نحوه انتشار و مسایل پیرامونی بشنویم.
32 سال از ساخت ربنا میگذرد، بعد از گذشت این مدت، هنوز این آواز شنیدنی و خاطرهبرانگیز است، ایده اول ساخت این کار چگونه شکل گرفت؟ سال 58 تغییرات و تحولاتی در رادیو مخصوصا در بخش موسیقی در حال شکلگیری بود. در آن سالها مدیران رادیو تصمیم داشتند تولید موسیقی در رادیو را تعطیل کنند و تولیدشدههای بیرون را بخرند. جلساتی با مدیران رادیو گذاشتیم و در این جلسات خیلی تلاش کردیم مدیران را راضی کنیم که نیروهای خوب را نگه دارند و عده دیگر را بازنشسته کنند.
در این جریانها بود که رئیس وقت رادیو آقای وجیهاللهی که فردی تحصیلکرده و روشنفکر بود، از من موکدا و مرتبا میخواست با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی و مذهبی ایران برای پخش آثار جدید قبل از افطار طرحی انجام بدهم. آنها نمیخواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند. به ایشان گفتم سالهاست من از آن فضا دور شدم و راه من با موسیقی و ارکستر تعریف شده است و این کار الان من نیست.
اما ایشان گفت فقط شما میتوانید و ما تنها شما را داریم و از من خواست برای دم افطار، مناجاتها و اذان کاری انجام بدهم. من خودم را از وزارت کشاورزی آن دوران به رادیو منتقل کرده بودم و کارمند رادیو محسوب میشدم. پذیرفتم این کار را انجام بدهم.
کلاسی برای افرادی که قرار بود دعای سحر و مناجات بخوانند، گذاشتم که با این افراد نحوه درست خواندن را کار کنم. تابستان سال 58 بود که آموزش این عده را شروع و پس از مدتی هم ضبط این آثار را آغاز کردم. قرار شد برای دم افطار هم برنامه ضبط کنیم و از من خواستند برای برنامههای دم افطار هم فکری بکنم. برنامههای دم افطار دوران قبل از انقلاب را مرحوم ذبیحی بسیار عالی خوانده بود و من تمام کارهای او را از نوجوانی شنیده بودم و مناجات حضرت امیر را با صدای او از حفظ بودم. با این حال پذیرفتم که این کار را بکنم.
کار دشواری را پذیرفتید، چراکه تغییر ذائقه مخاطب بسیار دشوار است.
باید بدانیم عادت را از مردم نمیتوان گرفت. مردم به ربنا و دعای سحر مرحوم ذبیحی و اذان مرحوم موذنزادهاردبیلی عادت کرده بودند. نمیشد به این راحتی این عادت را در مردم تغییر داد. پس باید براساس آن حال و هوا حرکت میکردم، اما در عین حال میخواستم اثر ویژگیهای خاصی نیز برای خودش داشته باشد تا بتوان این را نیز به مردم بقبولانیم و کار جدید را جایگزین کنیم.
ظهر آن روز همان آیاتی را که مرحوم ذبیحی خوانده بود، پیدا کردم و دو آیه دیگر نیز از سوره آلعمران و بقره پیدا و یک مطالعه ذهنی کردم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم ذبیحی کار جدیدی باشد. به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر اینکه تقلید نباشد، از اصل اثر هم خیلی دور نباشد. مجددا به مسئولان گفتم که سالهاست مخاطب من را به عنوان خواننده آواز میشناسد، اگر بخواهم ربنا بخوانم و اذان بگویم، ممکن است مخاطب من را نپذیرد و این کار زیبا نیست.
در استودیو هم سه نفری که بنا بود ربنا را بخوانند، بارها خواندند و نشد تا اینکه من بخشی از ربنا را میخواندم، این بخش را تکرار میکردند تا توانستیم این ربنا را ضبط کنیم. شروع به ویرایش و تصحیح این آثار کردم. از چهار بعدازظهر تا سهصبح کارها را تک و تنها در رادیو تصحیح میکردم تا اثر مناسبی برای پخش در ماه رمضان آماده شود.
کارها را دوروز مانده به ماه رمضان آماده کردم و به رئیس رادیو ارایه کردم، اما از همان موقع و حتی قبلتر آن، فریدون شهبازیان که کار من را شنیده بودند، اصرار میکردند که با صدای خودم پخش شود و من هم مصرانه میگفتم که صدای من نباید اینگونه پخش بشود، هیچ اجازهای به آنها برای پخش ندادم. از همان زمان هم تصمیم گرفته بودم که دیگر در رادیو کار نکنم به آقای وجیهاللهی اعلام کردم که دیگر به رادیو نمیآیم، اما روز اول ماه رمضان دیدم ربنایی را که خودم خواندهام از رادیو پخش شد.
یعنی بدون اجازه شما؟
بله. زنگ زدم به آقای وجیهاللهی. دیدم ایشان خیلی خوشحال هستند و میخندند. گفت که این تیر از کمان رها شده و من این را کپی کردم و به همه رادیوها و شهرستانها دادم و همه این کار را پخش کردند. اعتراض کردم، اما او خندید و گفت که ما برنامه به این خوبی را از دست نمیدهیم و این کار را باید همه مردم بشنوند. آن موقع به هیچکس هم گفته نشد که این اثر را چه کسی خوانده است. به آنها گفتم که هیچ حق ندارید که بگویید این اثر را من خواندهام.
آن زمان مردم فکر میکردند که این اثر را یکی از قاریان حرفهای خوانده و من طوری این اثر را خوانده بودم که صدایم مشخص نبود، اما هر بار که این اثر پخش میشد من عصبی میشدم، چراکه من این کارها را برای پخش نخوانده بودم و بهعنوان درس و آموزش ضبط کرده بودم تا بقیه تمرین کنند. بعد از این هم دیگر رادیو و تلویزیون نرفتم و بعدها کلاسهای آموزشیام را در رادیو و تلویزیون تعطیل کردم و تا سال 61 هیچ جا ظاهر نمیشدم، فقط در خانه بودم و به پرورش گل و گیاه میپرداختم.
چه زمانی اعلام کردید که خواننده این اثر شما هستید؟
زمانیکه دیدم مردم این کار را خیلی دوست دارند و مدام میپرسند که این اثر را چه کسی خوانده است. وقتی به اطرافیان و به شکل خصوصی میگفتم که این اثر را من خواندهام و بدون اجازه من پخش شده، همه تعجب میکردند که چطور من این کار را خواندهام، اما زمانی که دیدم مردم متوجه میشوند که من این کار را به این دلیل نخواندم که با شرایط روز خودم را هماهنگ کنم، اعلام کردم که این اثر را من خواندهام.
بازتابها چطور بود؟
مردم هرگز از من ایراد نگرفتند که چرا این اثر را خواندی، همه میگفتند که چه کار زیبا و دلنشینی است. یکی از دوستان تعریف میکرد که یکی از قاریهای بزرگ مصر به اسم غلوش در ایران بوده که ربنا را میشنوند. از این کار یک کپی میخواهد تا ببیند میتواند این را بخواند یا نه؟ بعد از دوسال دوستم او را مجددا میبیند و این قاری به او میگوید «کار من نیست»، چرا که خواندن اوجی که در خواندن ربنا هست کار هر خوانندهای نیست.
این دومین بار است که شما پخش آثارتان را از رسانه تلویزیون و رادیو ممنوع کردید، اولی مربوط به سال 74 بود، اما قبلتر از آن نوروز 73 شما به تلویزیون آمدید و حتی دعای تحویل سال را خواندید. در این فاصله یکساله چه پیش آمد که این عکسالعمل شما را در پی داشت؟
من از روز اول دوست نداشتم که صدایم از رادیو و تلویزیون پخش شود. میدانم تصنیف «سپیده» یا «ایران ای سرای امید» را خود آقای لطفی به تلویزیون داد که پخش بشود. چرا که یک کنسرت بود و نوار ضبطشده آن را فقط من، آقای لطفی و کانون چاووش داشتیم. تا یک روز از لطفی پرسیدم که تلویزیون این تصنیف را چطوری به دست آورده؟ گفت که من دادم. یادم هست به لطفی گفتم که اشتباه کردی و من دوست ندارم صدای من از رادیو و تلویزیون پخش بشود
هیچ وقت دوست نداشتم در تلویزیون کار کنم، اما آثار من مدام از تلویزیون پخش میشد. من هم مدام با ارسال پیامهایی اعتراض میکردم، اما فایدهای نداشت. تا اینکه دیدم کلیپ ساختهاند. کلیپی که هیچ ربطی هم به آواز من نداشت. آن زمان آقای لاریجانی مدیر رادیو و تلویزیون بودند. اعلام کردند که اساتید بیایند و هرچه آنها بگویند من انجام میدهم. من چند باری در جلسات شرکت کردم .
در این جلسات استاد پایور و استاد تجویدی و اساتید دیگری هم بودند تا سیاستهای تلویزیون در پخش آثار موسیقی را تعیین کنند. بعد از جلسات ایشان به من گفتند که آقای شجریان اگر شما آستینهایتان را بالا بزنید و بیاید اینجا همه مشکلات ما حل میشود. من دیدم الان بهترین موقعی است که به مردم بگویم من 17سال است پایم را در تلویزیون نگذاشتهام و در مصاحبه تلویزیونی مردم این نکته را از زبان خودم بشنوند. همان زمان دعای تحویل سال و یک بهاریه را خواندم. و بعد از گفتن این نکته دیگر تلویزیون نرفتم.
تا سال 74 که پخش آثارتان را از تلویزیون ممنوع کردید؟ بله، اما روند پخش آثار من از تلویزیون ادامه داشت، کلیپ هم که میساختند. دیگر من وارد عمل شدم و نامهای خطاب به مدیر رادیو و تلویزیون نوشتم و رونوشت آن را به روزنامهها ارسال کردم و فقط اجازه دادم که ربنا پخش بشود و اعلام کردم که ربنا از آن مردم است.
اما بعد از مدتی فضا آرام شد و تلویزیون مجددا پخش کارهای شما را شروع کرد، اما عکسالعملی از سوی شما دیده نشد؟
چه کاری باید میکردم. تنها راهحلش این بود که به دادگستری شکایت میکردم که روندی طی میشد که خیلی اداری بود.
یعنی در دورانی که اعتراضی از سوی شما شنیده نشد، باز هم از پخش آثارتان ناراضی بودید؟ بله، باز هم پیام میدادم که حق ندارید کارهای من را پخش کنید. من نمیتوانستم و نمیخواستم از آنها جریمه بگیرم، اما دوست هم نداشتم که کارهای من را پخش بکنند. من هیچ وقت رضایت نداشتم تا جریان انتخابات پیش آمد و من وکیل گرفتم که جنبه قانونی به این کار بدهم.
با این شرایط همچنان ربنا متعلق به مردم است؟ بله، این ربنا همچنان متعلق به مردم است.
اولین شماره گاهنامه مهرگان مخصوص موبایل را میتونید ازلینگ زیر دانلود کنید
گاهنامه مهرگان شماره 1
لینک دوم دانلود
اگر سایت دارید وقصد افزایش محبوبیت یک کلمه از سایت خود در گوگل را دارید اول تولبار آلکسا را حتما و حتما بر روی مرورگر خود نصب کنید تا اثر معجزه آسای آن را بعد از چند روز در رتبه خودتان در آلکسا ببینید و بعد برای استفاده از سیستم مخصوص سیستم افزایش محبوبیت کلمه در گوگل به سایت ارایه کننده این سرویس بروید
اما نحوه نصب تولبار آلکسا:
اگر مرورگرتان فایرفاکس است
متوانید نسخه حرفه ای آن را از خود آلکسا به آدرس http://tbar.alexa.com/ff-1.4.0.d/sparky.xpi بگیرید که من خیلی توصیه نمی کنم چون نسخه خود آلکسا به دلیل فعالیت های جاسوسی بر روی سیستم شما سرعت اینترنت شما را شدیدا پایین میاورد مخصوصا اگر diallup باشید و شخصا نسخه زیر را که خودم هم با آن کار می کنم را توصیه می کنم
آخرین نسخه اکستنشن مربوطه به تولبار آلکسا (بدون فعالیت جاسوسی و یا پایین کشیدن سرعت اینترنت) را از آدرس http://mirrors.xmission.com/mozilla.org/addons/5362 بگیرید و اگر با مرورگر اینترنت اکسپلورر کار میکنید به آدرسhttp://www.alexa.com/toolbar بروید همین که تولبار را نصب کردید کافیست و نمی خواهد کار دیگری انجام شود (توضیح اینکه سیستم آمارگیر آلکسا بر اساس تولبار نصب شده کار می کند )
برای بالا بردن بازدید سایت چکار کنیم
چرا وبلاگم بازدید کننده نداره
برای پر بازدید شدن وبلاگ چکار کنیم
آموزش برای بیشتر بازدید داشتن وبلاگ
کلمات افزایش بازدید
نحوه بالا بردن بازدید وبلاگ
روش بالا بردن بازدید
اموزش بالا بردن بازدید کننده سایت
بالا بردن بازدید وبلاگ
بهترین قالب وبلاگ برای افزایش بازدید
یک راه برای افزایش امار وبلاگ در بلاگفا
افزایش بازدید در گوگل
افزایش بازدید روزانه وبلاگ
بالا بردن امار وبلاگ یا سایت
بالا بردن رتبه و بازدید وبلاگ
در صورتیکه شما با یکی از سوالات بالا وارد این صفحه شده اید و یا این سوالات از قبل برایتان مطرح بوده است
پس این مطلب را تا آخر بخوانید
1- اگر سایت یا وبلاگ تان دارای متن پرارزش است همه کارهای و مطالعاتتان برای گوگل باشد و نه یاهو یا موتورهای جستجوی دیگر (98 درصد جستجو های متنی در ایران با گوگل است)
ولی اگر یک سایت یا وبلاگ عکس دارید بیشتر بر روی آلتاویستا متمرکز شوید ولی اگر هردوی اینها برایتان مهم است باز بروید سراغ گوگل در همینجا بگویم که تخصص و مهارت من بر روی گوگل است و تا کنون در مورد آلتاویستا تحقیقی نداشته ام
2- اگر سایت دارید تولبار آلکسا را حتما و حتما بر روی مرورگر خود نصب کنید تا اثر معجزه آسای آن را بعد از چند روز در رتبه خودتان در آلکسا ببینید
3- ولی اگر وبلاگ دارید پیشنهاد می کنم که ابتدا یک دامنه برای خود ثبت کنید اگر در انتخاب اسم در تردید هستید به سایت هاست فایندر بروید و لیست بزرگی از دامنه های 4 حرفی com. و سه حرفی ir. مفهوم دار را برای ثبت انتخاب نمایید (این سایت در اقدام جالبی دومی نهای عمومی قابل ثبت را تحت نام دومین های توپ به نمایش گذاشته است و یادتان باشد اگر در بلاگ اسپات وبلاگ دارید حتما دامنه com. باید ثبت کنید تا بشود بر روی بلاگر پارکش کرد و بعد از ثبت دامنه و قرار دادن آن بر روی وبلاگ مرحله 2 را انجام دهید
4- در http://www.google-analysts.com سایت یا وبلاگ خود را ثبت نمایید این سایت لحظه به لحظه آمار مراجعه کنندگان به سایت شما را با کلمات جستجو شده همراه با یک کنترل پنل با امنیت بالا به شما میدهد که این سرویس را به صورت لحظهای من قبلا جای دیگری ندیده بودم به هرحال با کمک این سرویس می توانید کلمات مورد علاقه کاربران را برای رسیدن به سایت تان پیدا کنید و روی آن کار کنید مثل همین کاری که من الان کردم (راستش چند سوال بالای مقاله را که به شما خواننده محترم نسبت دادم از همین سرویس گرفتم و کلماتی است که کاربران این وبلاگ در زمان جستجو در گوگل برای ورود به وبلاگ من وارد کرده بودند
5- از کپی کردن مطالب سایت ها ی دیگر جدا خود داری کنید چرا که شدیدا باعث دل آزردگی گوگل و در نتیجه موجب پایین کشیدن شما در نتایج جستجو خواهد شد (بدلیل نقض کپی رایت)
ولی اگر مطمئن هستید که مطلبی را که دارید کپی می کنید در نتایج جستجو هنوز نیامده شاید گوگل نفهمد که مطلب شما دزدی بوده است و...
6- در صورتیکه توصیه من در نصب آلکسا را عمل کردید وبلاگ یا سایت خودتان را بصورت homepage مرورگر خود دربیاورید تا ترافیکتان بیشتر شود(نا خود آگاه با هرباز کردن مرور گر آلکسا یک کانتر برای شما میزند)
7- کاربران خود را به نصب آلکسا تشویق کنید (مثل کاری که من کردم) چرا که با این کار شما خودتان باری خودتان ترافیک جور میکنید(روی حرف من فکر کنید منظورم را می فهمید)
8- و بالاخره قرار دادن کد مخصوص widgets آلکسا واقع در http://www.alexa.com/siteowners/widgets در داخل سایت خودتان(یکی از چند نوع پیشنهادی در سایت آلکسا)و یادتان باشد که از مخفی کردن آن(مثلا با قرار دادن داخل یک div مخفی شده با کدهای css ) و یا قرار دادن در نقطه دور از دسترس کاربر خودداری کنید چرا که این کد تنها زمانی برای افزایش ترافیک سایت یا وبلاگ شما مفید است که کاربران بر روی آن کلیک کنند(این مورد را شخصا تست و بررسی کرده ام) و درغیر اینصورت کار عبث انجام دادهاید و بالاخره اینکه محلی که کد را قرار میدهید محل نمایش آمار آلکسا میشود پس به این نکته هم توجه شود که قرار دادن آن داخل تگ header هم برای شما ثمری ندارد بلکه آن را داخل یک div در بهترین مکان نمایش قرار دهید من این کار را برای نمونه بر رای http://www.google-analysts.com در همین وبلاگ انجام دادم سمت چپ را ملاحظه فرمایید حالا شمااگر روی آن کلیک کنید به آمار آلکسای google-analysts کمک کرده اید و نه من .
9- من قبلا در مقاله ای با عنوان غرق در تبادل لینک نشوید توضیحات آنچه را که می خواهم بگویم گفته ام در اینجا این نکته را اضافه کنم که کاربران خود را از سایت یا وبلاگ خود فراری ندهید حتما فرومهایی را دیده اید که لینک را فقط به اعضا نمایش می دهند و یا وبلاگ ها و سایت هایی که با جای لینک متن لینک را نشان میدهند مثلا http://fortest.org به جای fortest.org و همه این کارهای برای اینکه یک لینک از صفحه خودشان خارج نکنند درحالیکه اصلا چنین چیزی نیاز نیست و با غرق شدن این چنین در قضیه لینک دهی تنها باعث فراری دادن کاربران می شوید شما در همین مقاله ببینید من چند لینک از سایتم خارج کرده ام ....
همانطور که در مقاله های قبلی بحث کردیم ژست گرفتن چیزی نیست که به سادگی درباره آن قضاوت کنیم. و باید به جزئیات بسیار توجه کرد و با هنرمندی از زبان بدن استفاده کرد. هر حالت بدن حرف های زیادی با خود دارد و می تواند خصلت هایی از فرد را بیان کند و حالت صورت هم به آن شخصیت می بخشد.
در این مقاله با توجه به آنچه گفته شد مثال هایی از ژست های اصلی با توجه به شخصیت ها، انواع بدن و جنسیت های مختلف ارائه می دهیم
1. شانه ها صاف
2. پاها به اندازه عرض شانه باز باشد
3. شصت ها در جیب یا به کمر یا روی کپل باشد
4. سر خیلی کم به عقب متمایل باشد
1. روی یک صندلی نشسته
2. پای جلویی را از زانو خم کنید
3. پای عقبی را کمی به جلو دراز کنید
4. دست پشتی خود را روی زانو قرار دهید
5. پشتتان صاف باشد
1. پشت خود را به دیوار تکیه دهید
2. پای جلویی خود را کمی به دیوار نزدیک کنید یا می توانید آنرا به دیوار تکیه دهید ولی خیلی پا را بالا نیاورید
3. دست جلویی در جیب قرار دارد
توجه داشته باشید که این حالت ها با این دید که سوژه عکاسی دقیقا روبروی دوربین قرار ندارد ترسیم شده است برای همین همیشه یک پا و یک دست به دوربین نزدیک تر از دیگری است.
در ژست گرفتن توجه به جزییات بسیار ضروری است. اگر ژست ها درست انتخاب نشوند سبب می شوند عکس غیر طبیعی به نظر بیاید. پس به خاطر داشته باشید جزییات همان متغییرهایی هستند که هر چه بیشتر به آن توجه داشته باشید عکس های زیبا تری خواهید گرفت. چرا عکس هایی که از مدل های عکاسی گرفته می شود اینقدر خوب به نظر می رسند؟ شاید فکر کنید چون افراد خوش تیپی هستند ولی علت اصلی این است که هر قسمت از بدن آنها جایی است که باید باشد.
شاید بگویید نمی خواهم اینقدر سوژه خودم را مقید کنم که مثل افراد عصا قورت داده یا معذب به نظر برسد! خوب شما حق دارید چاره کار این است که بلافاصله بعد از اینکه حالت های بدن او را تنظیم کردید شروع به عکاسی نکنید. بلکه فرصت دهید کمی عضلاتش شل شوند و از حالت سکون خارج شود و با این ژست خو بگیرد. از آنها بخواهید با این ژست راحت باشند.
خوب حالا که چند ژست آماده برای عکاسی دارید چه می کنید؟ آیا خود شروع به ژست گرفتن می کنید و این حالت ها را امتحان می کنید؟ این بسیار خوب است.
اما بد نیست بدانید که بسیاری از عکاسان حرفه ای که تخصص آنها عکاسی از افراد است دوره هایی برای مدل بودن می گذرانند این دوره ها را معمولا کسانیکه تئاتر یا مد می خوانند می گذرانند. خوب اگر می خواهید سوژه عکاسی شما بهتر ژست بگیرد بهتر است خودتان اول آنرا اجرا کنید تا اینکه بخواهید حرکت به حرکت به او بگویید چکار کند یا مجبور شوید با دست اعضای بدن او را درست کنید تا ژست مشتری شما طبیعی تر به نظر برسد.
1- تمرین، تمرین، تمرین. ابتدا باید بیاموزید چگونه خودتان ژست بگیرید. روبروی آینه بایستید و هر یک از ژست های زیر را تمرین کنید. اینقدر اینکار را ادامه دهید تا با این ژست ها احساس راحتی کنید.
2- ژست هایی را تمرین کنید که شخصیت ها و حالت ها را نشان دهد. هر ژستی را نمی توان برای هر فردی بکار برد. هر کسی تعداد محدودی ژست مورد علاقه دارد که با استیل بدن او سازگار است.
3- بدنبال هر چیزی باشید که طبیعی است. اگر سوژه عکاسی شما احساس راحتی نکند و فکر کند در وضعیتی قرار دارد که دارد نقش بازی می کند در عکس هم طبیعی به نظر نخواهد آمد. با سوژه خود ارتباط برقرار کنید به او فشار نیاورید تا دقیقا همان ژستی را بگیرد که شما می خواهید. به او فرصت و فضا بدهید تا ریلکس و آرام شود. شما بهترین ژست را در میان حرکات او خواهید یافت ژستی که بیشترین احساس راحتی را داشته باشد.
بار دیگر می گویم که برای آموختن نحوه صحیح ژست گرفتن باید تمام آنچه را که در این مقاله و مقالات قبلی گفته شده است بار ها و بارها امتحان کنید و بخاطر داشته باشید تا اینکه خود صاحب سبک خواهید شد و در پایان صبور باشید و تلاش کنید. این مهارت بدون تمرین کامل نمی شود.
از این پس میتوانید از فروشگاه ما خرید کنید
در این فروشگاه حدود ۱۰۰۰۰۰قلم کالا موجود است مطمئن باشید دست خالی بر نمی گردید .